جوالدوزي به خودمان!
جوالدوزي به خودمان جوالدوزي به خودمان جوالدوزي به خودمان
اندكي درباره اسرائيلي كه قرار بود از صحنه روزگار حذف شود!
اسرائيل يك رژيم تحميل شدهي با فريب و نيرنگ و زور است و تحقيقاً بايد گفت كه پست ترين و پليدترين انسانهاي معاصر كه در فريبكاري و آدمكشي و غارتگري و خصلتهاي پست انساني در جهان امروز در ليست برترينها هستند سران اين رژيم و طرفداران و وابستگان آن در هر جايي كه هستند ميباشند. و امروز چه بخواهيم و چه نخواهيم زودتر از آل سعود و آمريكا و انگليس دشمن اول ما اسرائيل است.
اما در باب آنچه كه به ما مربوط ميشود چقدر از خودمان سوال پرسيدهايم؟! به اندازه كافي شعار دادهايم و عليه اسرائيل تبليغات كردهايم و به حساب خودمان از فلسطين و قدس دفاع كردهايم اما احتمالا كمتر از خودمان پرسيدهايم كه چرا كمتر جواب گرفتهايم؟ و چرا در اين راستا «انرژي متراكم جهان اسلام» را نتوانستهايم آزاد كنيم. شايد بد نباشد كه اگر صد سوزن به بقيه ميزنيم گاهي جوالدوزي هم به خودمان فرو كنيم! يكي از علتها شيوه تكرارياي است كه استفاده كردهايم و در حقيقت نوع تبليغات و شعار دادن را بايد با بهرهگيري از شيوههاي نوين رسانهاي به صورت موثري تغيير دهيم اما مساله را در جاي ديگري نيز بايد پيگيري كرد و آنچه كه كمتر به آن ميپردازيم آمار فعاليتها و توان اسرائيل است كه اگر آن را دشمن خوادمان ميدانيم ضروري است تا به آن توجه كنيم و مرتب آن را رصد كنيم و با آنچه كه خودمان انجام ميدهيم مقايسه كنيم.
اگر شعار محو اسرائيل ميدهيم چقدر براي آن برنامهريزي كردهايم؟ چقدر اصلاً اسرائيل را شناختهايم؟ به نقاط ضعف آن چقدر واقف بودهايم؟ هم جبههايها را چقدر شناسايي و فعال كردهايم و...
بايد اعتراف كنيم كه به موازات زياد شدن شعار و نفرت و دشمنيمان عليه اسرائيل پيشرفتي در اين راستا نداشتهايم و شاهد آن، سردرگميمان در اين چنين مواقعي است كه خونمان از دشمنان به جوش ميآيد و هيچ از دستمان نميآيد! و معلوم است كه تا اولا شناختي جامع از دشمنمان نداشته باشيم و ثانياً خودمان را به سطحي از توانايي نرسانده باشيم همچنان در نظريهپردازي و اقدام ميلنگيم!
حزب الله لبنان اگر از 2000 كه اسرائيل را از خاك لبنان بيرون كرد مشغول برنامهريزي و كار نميشد مسلم در جنگ 33 روزه اينچنين دنيا را به حيرت وا نميداشت، حزبالله اگر ادعا دارد كه اسرائيل برايش از تار عنكبوت سستتر است با شناسايي نقاط ضعف و قوت اسرائيل و پيشبيني اوضاع و رصد دقيق فعاليتهاي مختلف دشمن و نيز توجه به ابعاد مختلف اعتقادي، رسانهاي، نظامي و... دائم در حال تلاش و فعاليت و مجاهدت بود و اينچنين توانست براي اولين بار اسرائيل را شكست دهد. حزب الله هر زماني براي جنگ آماده بود و تا آنجا پيش رفته بود كه حتي جغرافياي زميني منطقه را قبل از جنگ به نفع خودش دستكاري كرده بود!
اما ما چه؟! ما هم شعار محو اسرائيل ميدهيم! ما نيز اسرائيل را ضعيف و ساده ميپنداريم! ما نيز اسرائيل را دشمن شماره يك خود ميدانيم!
ما چه كردهايم؟ آنقدر شعار بدون اقدام سر دادهايم كه خودمان هم خسته شدهايم!!
نگاهي اجمالي به برخي آمار سياسي، علمي، جمعيتي، اقتصادي، كشاورزي، پزشكي، نظامي و قضايي و حقوقي اسرائيل گوياي خيلي چيزهاست! بخشي از اين آمار از منابع معتبر ميآيد:
جمعيت اسرائيل حدود 7 ميليون نفر از ميان كل 13 تا 15 ميليون يهودي روي زمين است، اگر جمعيت يهوديان را خيلي خوشبينانه! 15 ميليون نفر فرض كنيم يكصدم مسلمانان(5/1ميليارد) و حدود يك هزارم كل جمعيت كره زمين هستند. اما آمار توان اسرائيل متفاوت از آمار جمعيتي آن است؛
اسرائيل يكي از مراكز برتر توليد كنندهي علم و در رتبه اول در خاور ميانه و 21 در جهان است. و ما در رتبه چهارم خاورميانه و 41 جهان. اسرائيل توانسته است در طول بازهاي 10 ساله (يک ژانويه 1996 تا 31 اکتبر 2006) و با ده برابر جمعيت كمتر، چهار برابر و نيم ايران مقاله علمي توليد کند. اگر ترکيه را کنار بگذاريم مجموع کل مقاله هاي منتشر شده توسط کشورهاي عرب، ايران و قبرس در مقايسه با مقاله هاي اسرائيل کمتر است. اين قسمت يعني موضوع علم از مهمترين شاخصها است. چرا كه صنعت و سلاح و... را با پول ميتوان خريد و ملاك صددرصد برتر نيست اما مساله توليد علم جزء شاخصهاي درجه يك است.
همچنين بزرگترين مركز شيعه شناسي دنيا كه كار آكادميك ميكند در اسرائيل است.
جمعيت فعلي اسرائيل فراتر از هفت ميليون است (5.5 يهودي و 1.5 عرب) و نسبت به شصت سال قبل كه 660 هزار نفر بوده يازده برابر بيشتر شده است. برنامه ريزي اسرائيل براي اين مساله و جذب جمعيت بسيار گسترده بوده و انواع و اقسام مزايا از قبيل مسكن، امكانات تحصيلي، كار و... را براي مهاجراني كه باز ميگردد در نظر ميگيرند.
از منظر اقتصادي آمار اسرائيل در سطح مطلوب جهاني محسوب ميشود، به عنوان مثال درآمد سرانه مردم اسرائيل 20 هزار دلار و نسبت به اغلب كشورهاي خاورميانه خيلي بيشتر است. كه البته در سايه كمك و حمايت آمريكا است. اسرائيل از جهت درآمد سرانه ناخالص ملي ميان 208 كشور در رتبه 40 جهان و 2 خاورميانه و ما در رتبه 111 جهان و 7 خاورميانه هستيم.
از لحاظ نظامي كه نياز به توضيح نيست! اسرائيل داراي انواع سلاحهاي هستهاي، شيميايي، جنگندههاي پيشرفته، موشكهاي بالستيك، موشكهاي كروز، سيستمهاي پرتابي ديگر و وسايل نقليه هوايي بدون سرنشين است. چهار جنگ شده عليه اسرائيل و كشورهاي بزرگي چون عربستان و مصر نتوانستهاند حتي ضربهاي اساسي به اسرائيل وارد كنند.
در حيطه كشاورزي مساحت کل سرزمين اسرائيل بر 22 هزار کيلومتر مربع (يک هشتادم خاک ايران) بالغ ميگردد که بيش از نيمي از آن باير محسوب ميشود. ميزان بارندگي در آن بسيار کم است و عليرغم اين وضع، اسرائيل نه تنها يکي از پيشرفتهترين تکنيکهاي کشاورزي را دارد، بلکه هر سال صدها ميليون دلار محصولات کشاورزي و غذائي و چند صد ميليون دلار ديگر وسائل کشاورزي به دنيا صادر ميکند. اسرائيل از نظر ميزان توليد در هر هکتار زمين، در بسياري از رشتهها در دنيا رکورد اول را دارا ميباشد. در حوزه پزشكي اسرائيل از مراكز مطرح در سطح جهان است و هم از لحاظ تجهيزات پيشرفته و قوي است و هم از نظر برخورداري از پزشكان زبده و توانا.
در وادي رسانهاي نيز تسلط و نفوذ صهيونيست در عرصه سينما، شبكههاي خبري و غير خبري تلويزيوني، ماهوارهاي و راديويي، روزنامهها و سايتهاي اينترنتي، كمپانيهاي فيلمسازي و... آنقدر مشخص است و در مورد آن گفته شده كه نياز به آوردن كد و ارائه آمار از سوي ما نميباشد! بطور مثال 3 شبکه ABC،CBS و NBC در حکم شبکه هاي مادر بوده و تقريباً تمامي شبکه هاي ديگر امريکا که نزديک به 1100 شبکه مي باشند، اخبار و گزارشات خود را از اين 3 شبکه دريافت و به مخاطبان خود ارائه مينمايند. اين در حاليست که شبکه ABC همکاري مداومي با موساد دارد و همواره در حال پخش تصاويري براي نشان دادن مظلوميت قوم يهود مي باشد و شبکه NBC نيز توسط يک يهودي اداره ميشود و اکثر شبکههاي تلويزيوني عربي نيز از تحليلها و اخبار اين شبکهها استفاده مينمايند که نمونه آن ماهواره "عرب ست" است که روزانه برنامههاي زيادي را به مردم کشورهاي عربي تزريق مينمايد.
در بخش مطبوعات نيز همينطور است و روزنامههاي معروفي چون تايمز و ديلي اکسپرس و بيش از 20 روزنامه ديگر تنها در کشور انگلستان و کلاً اروپا به تزريق افکار صهيونيزم ميپردازند. جمله معروفي از يكي از خاخامهاي قديمي اسرائيل است كه «اگر طلا نخستين ابزار ما در سيطره و حکومت بر جهان است، بي ترديد مطبوعات و روزنامهنگاري دومين ابزار ما خواهد بود» براي ادامه اين آمار کافي است در سايت Wikipedia يا Freedictionary يا سايت هاي جستجو، عبارت هايي چون Jewish actor (Zionist) يا Jewish Director(Zionist) يا Jewish Produer (Zionist)يا Hollywood Juda (Zionism) را وارد کنيد تا ليستهاي بلندي به شما ارائه دهد. و امروز دنيا به همان سمتي ميرود كه اين رسانهها اراده ميكنند. در بسياري از برههها همين رسانهها توانستهاند تا حدود زيادي رسانههاي دنيا را عليه ايران متقاعد كنند و حق را به آمريكا و اسرائيل بدهند! در حوزه سياسي و عرصه بينالملل هم وضعيت عيان و آشكار است و نياز به توضيح ندارد. كوتاه سخن آنكه آمريكا كه تاثيرگذارترين كشور دنيا است تحت سلطه و لابي صهيونيستها فعاليت ميكند.
در حيطهي مسائل حقوقي و قضايي و نيز درباب صنعت داخلي نيز اين رژيم طبق شاخصهاي سنجش رسمي داراي آمار مطلوبي است، همچنين در مورد ساختارهاي سياسي و اجتماعي دروني.
البته ما بنياد تمام اين بزرگيها را بر باطل ميدانيم و معتقديم همهي اين پيشرفتها با ضايع كردن حق ديگران و با دزدي و زورگويي و آدمكشي به دست آمده و به همين جهت اعتقاد داريم كه پايدار نخواهد بود و پيروزي نهايي با طرف مقابل و شكست نصيب اين رژيم خواهد شد، اما بحث اصلي در استواري و ثبات آنان بر باطل خويش است كه نا اميد نشدهاند و برنامهريزي كردهاند و بدينجا رسيدهاند. اعتقادشان را پيگيري كردهاند و بر پايه اين توان و قدرت اينگونه جنايت ميكنند و اكنون دنيايي به آنها (كه شش ميليون از شش ميليارد هستند) اعتراض ميكند و هيچ فايده ندارد.
و ما بايد از خودمان بپرسيم كه ما چقدر كار كردهايم؟ ما چقدر بر حق استوار بودهايم؟ اگر آنها براي باطل برنامه دارند ما براي حق و براي محو باطل چقدر برنامه داريم؟ ما مسلمانان. ما مسلمانان با يك و نيم ميليارد جمعيت! ما شيعيان با دويست و خوردهاي ميليون يا ما ايرانيان با 60 ميليون! يا ما بسيجيان با ده ميليون! از جهت علمي و اقتصادي آنقدر خودمان را غني كردهايم كه مستقل شويم و از آن در جهت ضربه به اسرائيل استفاده كنيم؟ چرا نمي توانيم صدور نفت را اين مواقع قطع كنيم؟ يا حتي كم كنيم؟ توان تاثيرگذاري رسانهايمان چقدر است؟ از همهي ظرفيتها استفاده كردهايم؟ همين جوانان شهادتطلب و استشهادي ما چقدر توجيه هستند؟ چقدر به نقاط ضعف اسرائيل واقف هستيم؟ اصلاً نقشه و جغرافياي آن را ميشناسيم؟ ما كه در فرودگاه چند استان براي اعزام به غزه تحصن كرديم اگر همين الان در ميان اسرائيل رهايمان كنند چقدر توان ضربه زدن داريم؟! اصلاً ميدانيم كدام طرف بايد برويم؟! زبان بلديم؟ مراكز حساس فلسطين و اسرائيل را مي شناسيم؟ همسنگرها را؟ يك رفيق همفكر در فلسطين داريم كه برويم سراغش؟ راههاي نفوذ را ميدانيم؟ اگر صد نفر از تمام اين تجمعكنندگان را گلچين كنيم و همين الآن بفرستيم غزه آيا افتخار آفرين خواهند بود و كولاك ميكنند يا... اينهمه آدم پاي كار چقدر توانستهاند در حوزه رسانهاي در سطح بينالملل موثر باشند و اتفاقاتي كه در اين عرصه رقم زدهايم همهي آن چيزي است كه ميشده انجام داد؟ كارهاي دولتي و غير دولتيمان در راستاي برنامهريزي براي حذف اسرائيل چه بوده است؟ چقدر توانهاي جزيرهاي جواناني كه درونشان عليه اسرائيل ميخروشند را سازماندهي كردهايم؟ آيا حتي يك كارگاه بيست ساعته براي شناخت جغرافيا، بررسي نقاط ضعف و قوت خودي و دشمن، آموزش هاي چريكي و نظامي و... داشتهايم؟ اساتيدي كه آموزش بدهند ميشناسيم؟ اصلاً داريم؟! و...
و بالاخره اينكه برنامهمان براي محو اسرائيل چيست؟
-------------------------------------------------------
لينكهاي مرتبط:
این مرد زغالفروش است / بسیجی هستی کو پلاکت؟ عضو گردان رزمی هستی، رستهات چیه؟ پیکی؟ آرپیجیزنی؟ چی هستی ؟ روحانی گروهانی؟ چیکاره ای؟ / فرصتي به نام «بازگشت به ديپلماسي 57» و غزه، رسواگر مرتجعان / پاسخي به يك شبهه / كوكاكولا در دست، مارلبورو بر لب، مرگ براسرائيل / سخنرانی پرشور شهید مطهری در عاشورای سال 1348 درباره فلسطين / اخبار و گزارشهاي غزه / دانلود فايل تصويري آقاي پپسي كولا / اگر ما دشمني را جدي گرفته بوديم الان اينجا معطل نبوديم!
جوالدوزي به خودمان جوالدوزي به خودمان جوالدوزي به خودمان جوالدوزي به خودمان جوالدوزي به خودمان جوالدوزي به خودمان جوالدوزي به خودمان جوالدوزي به خودمان جوالدوزي به خودمان جوالدوزي به خودمان جوالدوزي به خودمان جوالدوزي به خودمان جوالدوزي به خودمان جوالدوزي به خودمان جوالدوزي به خودمان جوالدوزي به خودمان جوالدوزي به خودمان جوالدوزي به خودمان


انقلاب اسلامي ايران آغاز راه بود نه پايان آن و چنين نيست كه بپنداريم كه بساط ظلم و ناراستي با انقلاب مردم ايران برچيده شد. و اگر اين را پذيرفتيم پس اكنون وظايفي بر دوشمان است و بايست اولاً مقصد اصلي و ثانياً راه رسيدنش را بشناسيم و ثالثاً حركت كنيم.