حوزه علمیه ای که ما ساختیم در مصاف دنیای امروز

 

آسیب شناسی علوم متداول حوزه و نوع نگاه نخبگان به جامعه و بشر

 

حجت الاسلام و المسلمین غرویان

 

 عضو هیئت علمی موسسه علمی پژوهشی امام خمینی(ره)، سردبیر مجله معرفت و مدرس حوزه و دانشگاه

 

 

 خلاصه مصاحبه:

·          ما در دنیای فکر و فلسفه امروز جهان یک مقداری باخته ایم و با این وضعیتی که داریم، بازنده هستیم و این به خاطر این است که فلسفه مان را خیلی تجریدی و خیلی انتزاعی کرده ایم و علمای ما و بزرگان ما خیلی از انرژی و توان ذهنی خودشان را بیخودی صرف این مسائل کرده اند. در حالی که در کنار این همه بحثهای تجریدی و در خلاء، مسائل محسوس و مبتلابه فراوانی است که جا داشته است این انرژی ها و این فسفرهای مغزی صرف آنها بشود.

·          ما خيلي در اين بحث هاي ذهني تجريدي افراط كرده ايم.

·          يك جاهايي رفتيم و اين قدر حاشيه زده ايم و بحث كرده ايم، درس گفته ايم و متاسفانه اين قدر تكرار كرده ايم كه حاشيه ها باد كرده است، اما يك جاهايي كه احتياج به بحث و صرف وقت دارد و فكر و انديشه مي خواهد، رها كرده ايم!

·          چرا این همه فرض کنیم، ما آنقدر واقعیات داریم که دیگر فرصتی نداریم که این همه به «لو فرض ها» بپردازیم....واقعاً حیف است انسان عمر خودش را صرف بعضی از این بحث ها کند!

·          این بشر باید بخورد، استراحت کند، مسکن می خواهد، آب می خواهد، غذا می خواهد، پس ما بیاییم بنشینیم و بر سر مدیریت اینها بحث کنیم و ببینیم این بشر را چه جوری باید هدایتش کنیم و مدیریتش را تنظیم کنیم؟آدمی را کنترل کنیم و چگونه نظمش بدهیم؟ چگونه مسائل سياسي اش را سامان دهيم؟ اين بشر بخشي از حياتش خوردن، خوابيدن و... است و يك بخش از حياتش هم روابطش، تعهداتش، مرابطاتش است كه همه احتياج به مديريت دارد.

·          فلسفه ما با اين وضعيت فعلي كاربردي نيست، يا جنبه كاربردي اش بسيار كم است، چرا؟ علتش اين است كه...

·          چه كسي بايد نظام اقتصاد اسلامي را ارائه بكند و طرح بدهد؟

·          مسايل حكومت، اداره بشر، روابط بين الملل، حقوق، بحث حق و تكليف، حقوق بشر، حقوق حيوانات، حقوق درياها و امثال اينها مباحثي است كه در دنياي امروز به طور جدي مطرح است و غربي ها چون در اين بحث ها كار كرده اند و مسلط شده اند هر روز يك تئوري مي دهند و طبقش عمل مي كنند و براي همه دنيا سياستگذاري مي كنند.

·          این اسلام اگر دین درستی است چرا کشورهای اسلامی دنیا عقب افتاده اند؟... چرا مسلمان ها عقبند؟

·          زمینه اصلی و ریشه اساسی در این معضل، مسأله طرز نگاه ما به عالم، به دنیای امروز، به بشریت و به انسان است.

·          مگر ما، دین را برای اداره این بشر نمی خواهیم؟... بشر مگر فقط یک بعد دارد؟ و آن بعد هم، همین است که در فلسفه برایش اثبات کنیم که اصالت با وجود است یا با ماهیت؟

·          مگر ما نمی گوئیم و قرآن مگر نمی فرماید: «و لله العزه و لرسوله و للمؤمنین» «عزت باید مال خدا باشد، مال مؤمنین باشد و مال رسول خدا باشد.» آیا واقعاً الآن این عزت به معنای درستش برای خدا و رسول و برای مؤمنین در روی کره زمین هست؟ به نظر بنده نیست، چرا؟ علتش این است که توجه ما مسلمان ها به مسائل دنیای بشر کم بوده و هست. البته توجه و عنایت، غیر از دنیازدگی است.

·          سخن این است که بشر را یا با تئوری دینی باید اداره کرد یا با تئوری کفری و اومانیستی، ما می گوئیم ما برای اداره بشر امروز تئوری داریم، پس باید از این حوزه های علمیه ما سالی چند تئوری جدید برای دنیای بشر درآید، که نمی آید.

·          ما اگر بخواهیم مدیریت بشریت امروز را بر اساس اسلام به دست بگیریم چه باید بکنیم؟ آیا با همین فلسفه و کلام و فقه و اصول و درس ها و متونی که الآن متعارف است می توانیم؟ به نظر بنده نه! این مهم خیلی کار و صرف وقت تمرکز و دقت و توجه می خواهد. حوزه علمیه قم باید دائماً تئوری های جدید در روانشناسی، انسان شناسی، اقتصاد، حقوق، مدیریت، سیاست، جامعه شناسی و... داشته باشد. اما بزرگان ما رفته اند سراغ اینکه: «المَعدومُ المُطَلق لا یُخبَرُ عَنه» یعنی از معدوم مطلق نمی شود خبر داد! ما موجود را رهایش کردیم و رفتیم سراغ معدوم مطلق که آیا می شود از آن خبر داد یا نه! بعضی گفته اند «المَعدومُ المُطَلق لا یُخبَرُ عَنه» یک مبتدا و یک خبر است و شما در همین جمله از معدوم مطلق خبر داده اید! یک عده ای آمدند جواب بدهند و مسأله حمل شایع و حمل اولی را پیش کشیدند و هکذا! به نظر من نیازهای امروز این ها نیست.

·          روزی یک نفر به من گفت: «شما محتمل نمی دانید که حوزه های علمیه ما را آمریکا و اروپا تأسیس کرده اند تا اینکه مغزهای متفکر ما را سرگرم این مباحث تجریدی و انتزاعی و ذهنی بکنند و خودشان بر دنیا مسلط بشوند؟!»

·          ما خودمان کاری کردیم که غربی ها از حوزه های علمیه دینی ما خیلی هم ناراضی نباشند! چون می بینند حوزه ها و دانشگاه های ما مغزهای متفکرشان را سرگرم اصالت وجود و ماهیت و بحث «الماهیه من حیث الماهیه» و... می کنند و کاری به ما ندارند!

·          غربی ها مطمئن شده اند که علمای ما تجربه مدیریت دنیا را خیلی دنبال نمی کنند.

***

متن کامل مصاحبه

 

برادرانی که قرار بود نظرشان را در مورد این متن (جهت جزوه) اعلام کنند پس از مطالعه متن کامل، در بخش نظرات بنویسند. همچنین متن سخنرانی آقای صادقی رشاد در همین موضوع را از اینجا دانلود و در مورد آن نیز اعلام نظر نمائید.

 

ادامه نوشته

بدترين درد زمان

به مناسبت سالروز شهادت سيد مرتضي آويني:

مي‌گفت بي‌دردي بلاي مردمان است / بي درد بودن بدترين درد زمان است

مي‌گفت دريابيد ‌مولاي علم را / شيطان قلم کرده است پاهاي قلم را

مي‌گفت ايمان قرن‌ها سهم بلا بود / جان‌هاي بي محنت نصيب کوسه‌ها بود

مي‌گفت عمري در پناه دار بوديم / يک عمر زير سلطه آوار بوديم

مي‌گفت و ما انگار خواب خواب بوديم / خاموش چون عکس درون قاب بوديم

تصويرهاي او ولي بيناتر از ما / با آن زبان بي زبان گوياتر از ما

تصويرهايش معني فرياد مي‌داد / بوي نبرد داد با بي‌داد مي‌داد

بايد که عمر قرن‌هايي سر بيايد / تا مثل يک آويني ديگر بيايد

آزاده بود و عزم دشت کربلا کرد / آزاده بود و مرتضي را مرتضي کرد

آري اسلام! اما كدام اسلام؟

ربيع بن خيثم معروف به خواجه ربيع از معاصران علي (ع)، امام مجتبي (ع) و سيدالشهداء (ع) است. برگ هاي كتاب زندگي او مالامال از زهد، عبادت، ذكر و ستيز با كفار است. اما شخصيت واقعي او را بايد در برخي از بندهاي تحليل ناشده ي زندگي اش جستجو كرد:

سال 61 هجري؛ سال كربلاي حسيني. هفتاد و دو اسماعيل در نبرد با مردان كينه و شهوت كشته مي گردند و حرم ايشان به اسارت برده مي شوند. خواجه ربيع پس از اين واقعه، پيشاني از سجاده بالا مي آورد، دست از تسبيح مي كشد و به آرامي مي گويد: «واي بر مردمي كه فرزند پيغمبرشان را شهيد كردند». مي گويند بعدها ابن خيثم استغفار كرد كه: «چرا اين چند كلمه را كه غير ذكر خدا بود به زبان آوردم؟»

آري! او در تمام سالهايي كه در عبادت شهره بود يك بار حرف دنيايي زد و براي آن هم استغفار نمود. در سالهايي دراز؛ از شهادت علي در محراب تا قتل حسن به سم مكر و نيرنگ تا پاره پاره شدن پرچم حقيقت در دشت نينوا فقط همين يك كلام دنيايي، زمزمه هاي عبادت و ذكر او را آلوده ساخت!اسلام آمريكايي

-------------------------------------------------------------------------------------

امروز چقدر از اين متحجرين و عابدان و علمايي كه مشهور به عبادت و

دينداري اند ميبينيم كه مخاطب بسياري از مطالبات رهبري اند و خاموش؟!

 

خودمان از كدام دسته ايم؟